ضیـاء الدین

« آبادان ، شهر حماسه های ثبت نشده »

۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

بعد از اوج گرفتن حملات وحشیانه رژیم اشغالگر قدس به غزه، بسیاری از هنرمندان و چهره های فرهنگی ایران و دنیا در این مورد اعلام نظر کرده و از سیاست های وحشیانه رزیم صهیونیستی ابراز تنفر کردند.

به این جملات بنگرید:

عباس غزالی: خدایا به حق شب های قدر...

مزده لواسانی: کربلا ، عاشورا، غزه ...

نرگس آبیار: چشم یک ملت به سمت یک جهان ...

بهرام رادان: i hate war

الهام چرخنده: کاش علی (ع) بود...

عموپورنگ: خدایا خودت کمک کن...

هنگامه قاضیانی : کی از این کابوس بیدار میشیم ...؟

حمید فرخ نزاد : غایب است و از او خبری نیست ، انگار که نه انگار او سفیر امور انسان دوستانه ی منطقه ازاد اروند است. حمید فرخ نزاد فقط در کمپین اصغر فرهادی در صفحه فیس بوکش نوشت: کشتن همنوع خود را متوقف کنید. همین و بس! زیرا آقای سفیر همچون دوست عزیزش اصغر فرهادی معتقد است این کمپین اقدامی انسانی، مدنی، منصفانه و تحسین برانگیز است و خون هیچ ملتی نسبت به ملت دیگر رنگین تر نیست و مایوسانه سعی می کنند غاصبین قدس شریف را ملتی خطاب کنند که خون آنان مانند خون ساکنین اصلی قبله گاه مسلمین می باشد و زهی خیال باطل. اینان برای ماندن در صحنه یکی به نعل می زنند و یکی به میخ ، درست مانند انسانهای مذبذب که قرآن به منافقین خطاب می کند و زمانی هم که مورد تمسخر سایر هنرمندان بخاطر این حرکت بی ثمر خود می گردند میروند و خون اهدا می نمایند. به جای اینکه بیاییم کمبود های تصویری مان را با ساخت فیلم پر کنیم فقط بلدیم به انتقال خون برویم و مثلا به شکل نمادین خون بدهیم، واقعا چرا ؟خون هم که به غزه نمی رسد. واقعا وظیفه سینماگران ما همین خون دادن است یا اینکه باید به سراغ تصویر سازی از فجایعی بروند که در غزه روی می دهد؟

ادبیات و هنر به صورت بخش مهم و پر از تلاش جبهه فرهنگ است. هنر انعکاسی می باشد از زندگی و حیات، و هنرمند انعکاس دهنده آن از طریق هنر و تشخیص هنرمند مردمی وابستگی و دیدگاه های او در روابط انسانی و اجتماعی اوست. نقش هنرمندان بزرگ همانند نقش رهبران تاریخی است که در راه نیازهای جامعه خود، برای نبرد به منظور انهدام جهان کهنه و تلاش برای جهان نو تلاش می کنند. به راستی نگذاریم هنر این ملت ، هنری دور از ارزش های فرهنگی و متعالی آن باشد. ما هرگز به گفته رومن رولان نخواهیم رسید، چون سرزمین ما پر از هنرمندان بزرگ و انسان های والا و متعالی است، اما اگر به آن روز برسیم ما نیز همچون رومن رولان خواهیم گفت: اگر هنر و انسانیت نتوانند کنار یکدیگر زندگی کنند، بگذار هنر بمیرد.

اقای مدیر عامل منطقه آزاد اروند

در حکم صادره برای این هنرمند تجدید نظر فرمایید و بگذارید مشاور هنری شما باقی بماند ولی عنوان سفیر امور انسان دوستانه را از وی بگیرید تا لااقل روح کودکان و زنان و شهدا فلسطین بیشتر از این بخاط بی حرمتی آزرده خاطر نگردد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۳ ، ۱۷:۰۴
چشم خردلی
سه شنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۳، ۰۲:۴۲ ب.ظ

افطار سیاسی با اصحاب رسانه

مقصد بعدی محمد قوچانی کجاست؟

مطبوعات را رکن چهارم دموکراسی برشمرده اند، این امر نشان از اهمیت و تاثیر شگرف این ابزار در جامعه امروز دارد. اهمیت مطبوعات تا بدان جاست که اگر در دستان ناپاکی قرار گیرد از هر سلاحی مهیب تر و مخرب تر خواهد بود و به راحتی می توان به وسیله ی آن بنیاد های یک انقلاب، یک فرهنگ و یک اجتماع را ویران کرد. از همین روست که سیاستگذاران نظام سلطه جهانی همواره در تلاشند تا به هر شکل ممکن به این سلاح موثر دست یابند و با استفاده از آن سلطه خود را هر روز بیشتر از پیش سازند و دقیقا به همین جهت است که حکومت های مردمی و انقلابی مراقب آنند که این رکن چهارم در اختیار مزدوران و بیگانه پرستان قرار نگیرد. جریان خزنده تخریب باورهای دینی مردم با استفاده از مطبوعات، اولین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال های 58-59 با هدف براندازی خاموش نظام اسلامی آغاز شد، اما در همان ابتدای راه با هوشیاری امام امت و قاطعیت دستگاه قضایی در نطفه خاموش شد و بیگانگان را به سوی راه هایی چون محاصره اقتصادی و جنگ تحمیلی سوق داد، اما در آن جبهه نیز ایمان و اراده ی ملتی استوار، تمامی محاسبات آنان را بر هم زد.

متاسفانه با گذشت زمان و در پی تحولات سیاسی، اجتماعی کشور و به دنبال حاکمیت تفکری خاص در عرصه فرهنگی و کوتاهی برخی از مسوولان، دوباره این روزنه ی امید در دل دشمنان نظام اسلامی پدیدار شد و آن داستان غم انگیز مجددا تکرار شد با این تفاوت که این بار سطرهای آن، حکایت تلخ اعتماد برخی از مسئولان، به دشمنان نظام اسلامی بود.

در ایام ماه مبارک رمضان امسال شاهد برپایی سفره های افطاری با طعم های مختلف سیاسی و اجتماعی بودیم و برخی از آقایان سعی نمودند اطعام سیاسی بر پا نموده و با دعوت از افراد هتاک که در فضای مطبوعاتی کشور معروف به هنجار شکنی می باشند و باعث تعطیلی بسیاری از نشریات به دلیل اهداف سیاسی دیکته شده بوده اند به اصطلاح سعه صدر خود را به قیمتی به نمایش بگذارند و هم به آنان این نوید را بدهند که در هر حال مدافع افکار کج و معوج آنان خواهند بود.

در ضیافت افطاری آقای رئیس جمهور محترم با اصحاب رسانه و مطبوعات، شاهد سخن فرسایی فردی هتاک و از محکومین فتنه 88 به نام محمد قوچانی (داماد عمادالدین باقی از مقلدین و مروجین منتظری ) بودیم که خود مدعی بود که بعد از تعطیلی هر جریده ای که او مسئول آن بوده حلزون وار کوچ کرده و در جای دیگر به کار خود ادامه داده و خود و دوستانش را پوست کلفتانی میداندکه دست از فتنه گری برنخواهند داشت.

رهبر فرزانه انقلاب می فرمایند :

عوض بیست روزنامه، دویست روزنامه هم منتشر بشود، طوری نیست. یک عده اگر توانایی داشته باشند، لابد خواننده هایی هم پیدا خواهند کرد، مانعی ندارد. اما اگر قرار باشد روزنامه هایی که منتشر می شود، با استفاده از امکانات این مردم، با استفاده از بیت المال این مردم، با استفاده از کمک این مردم، علیه مصالح این مردم بنویسند ،آن هم به شکل دروغ و افترا، اگر کسی پیدا بشود که به انکار ضروریات دین - که از جمله ضر وریات دین، قطعا قصاص اسلامی و شرعی است - تجاهر کند، این مرتد است و حکم مرتد هم در اسلام معلوم است.

- روزنامه آسمان به مدیرمسئولی محمد قوچانی ، در شماره چهارم صفحه ی 23 در مطلبی به قلم داوود هرمیداس باوند از عناصر جبهه ملی، لایحه قصاص را غیر انسانی خواند و موجب تعطیلی اولین روزنامه دولت اعتدال گردید.

***

- نشریه مهر ، به مدیر مسئولی محمد قوچانی که گردانندگان آن با روزنامه آسمان مشترک می باشند در مطلبی به قلم محمد علی ایازی، فرقه ضاله بهائیت را جزو اقلیت های مذهبی خوانده بود.

ایشان همچنین در دیدار با بیش از صد هزار نفر از جوانان کشور در اردیبهشت 79 می فرمایند:

10 تا 15 روزنامه گویا از یک مرکز هدایت می شوند، تیترهایی می زنند که هرکس نگاه کند، فکر می کند همه چیز در کشور از دست رفته است، امید را در جوانان می میرانند، روح اعتماد به مسئولین را در مردم تضعیف می کنند، نهادهای رسمی را تضعیف می کنند، مدل اینها کیست ؟ مطبوعات غربی هم اینگونه نیستند، این یک شارلاتانیزم مطبوعاتی است.

محمد قوچانی روزنامه عصر ازادگان 20/1/79

هییت های مذهبی، منشا خشونت اند و بسیجی ها، اعضای تشکیل دهنده این هسته ها می باشند.

در حال حاضر که فضای جدیدی از لحاظ طرح افکار خدشه امیز و شبهه های دینی و سیاسی در کشور بوجود آمده است که در مقایسه با گذشته بیشتر است، همچنین همزمان با این فضای جدید، شبکه های ماهواره ای (دجال واره)  به طور مستمر در حال ابداع شبهات هستند و عناصری را در داخل به این معنا تشویق و ترغیب می کنند، سوگ مندانه باید گفت که وزارت ارشاد بر خلاف فرامین رهبری نظام، مبتنی بر برنامه ریزی سریع در جهت مصون سازی ذهن ها و افکار جوانان، ناباورانه بر طبل آزادی دجال واره و فیس بوک می کوبد و در محفل های رسمی، فضای تنفس جدیدی را برای اهانت کنندگان بوجود می آورد. به طورقطع، جبهه استکبار در جنگ فرهنگی نیز شکست سختی را متحمل خواهد شد و باید نشست و دید که مقصد بعدی حلزونیان کجا خواهد بود.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۳ ، ۱۴:۴۲
چشم خردلی