ضیـاء الدین

« آبادان ، شهر حماسه های ثبت نشده »
سه شنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۲۸ ب.ظ

آقای میرباقری! همه ی آبادان ابو و اسو نیستن...

از دمپایی ابری گرفته تا عینک ریبون...

تمسخر یک فرهنگ، شایسته ی اهالی هنر نیست. چرا از سر بی ذوقی، بد سلیقه شده اید.

تصمیم گرفته بودم درباره ی بی ادبی به فرهنگ و آداب مردم شریف آبادان ننویسم؛ آخه هر چه گفتم کسی گوشش بدهکار نبود. آن موقع هم که سریال شاهگوش را  دیدم؛ که مردمم را به ریشخند گرفته اند بازهم خود را به بی خیالی زدم و غم خود را در درون ریختم. چه می شد کرد از ماست که بر ماست.

چندی روز پیش رفتم سراغ کیوسک مطبوعاتی، تا طبق روال هر روز جریده ای تهیه نمایم.ناگهان چشمانم به تیتر یکی از هفته نامه های محلی افتاد که دبیر محترم سرویس ورزشی از میرباقری و سریال شاهگوش به دلیل تمسخر مردم آبادان ، ناراحتی خود را در قالب گزیده نوشتاری ابراز نموده بود. پس فکر کردم شاید این نوشته گشایشی باشد برای نقد افرادی که با نگاه کاریکاتوری به فرهنگ آبادان تولید برنامه می کنند. اما مخاطب من امثال میرباقری نیست، مخاطب من هنرمندان و تمام کسانی است که در طی سالیان گذشته با اقدامات خود آتش بیار معرکه ای شدند که در حال حاضر لجام گسیخته گردیده و هردم از جانب این  بار بری می رسد.

بگذارید کمی به عقب برگردیم و درپیشگاه وجدان عمومی خود را به محاکمه بکشانیم.

  1. در ماه مبارک رمضان گذشته نمایش طنزی بنام ماجراهای گودی در باغ موزه دفاع مقدس تهران به مدت 30 شب به روی صحنه رفت و هنرمندی اهل چهارمحال بختیاری د رنقش یک رزمنده آبادانی هر چه خواست در وصف لاف آبادانی رزمندگان این دیار گفت و کسی خم هم به آبرو نیاورد. جالب تر آنکه در آن شب ها جناب آقای ؟؟؟  نماینده محترم مردم آبادان در مجلس شورای اسلامی سفره ضیافتی در همان مکان برپا نمود و کوچکترین موضعی از خود نشان نداد.
  2. در زمان رییس جمهور سابق در باشگاه گلستان که به طور مستقیم از صداو سیمای پخش می گردید جناب آقای ؟؟؟  محترم مردم آبادان در مجلس شورای اسلامی از لاف آبادانی ها گفت و این را باعث افتخار خود دانست و کسی توجهی نکرد.
  3. برادر عزیز و رزمنده جناب آقای ؟؟؟  فیلمی مستند ساخت و بچه های رزمنده آبادانی را عده ای هجوگو نشان داد تا بتواند جمعیتی را وادار به خندیدن به ریشمان نماید و همه اصحاب رسانه در شهر نیز برایش هورا کشیدند و آب از آب تکان نخورد.
  4. در داستانی(کتاب صد سالگی نفت به همت خانم ؟؟؟  در حوزه هنری به زیور طبع آراسته شده بود) همه جنوبی ها را تخم و ترکه انگلیسی ها خطاب کرد و دریغ از یک اظهار شرمندگی و عذرخواهی از مردم.
  5. در آغاز سال نو نیز به میمنت و مبارکی و با دست پخت صداوسیمای مرکز آبادان و سازمان منطقه آزاد اروند آنقدر خودمان را کوچک کردیم که کارآکتر فرد برزیلی با زدن عینک ریبون و دمپایی ابری خود را با لودگی تمام یک آبادانی اصیل معرفی می کرد و یا فردی که ماجراهای فلامرز را تعریف می کرد حق مطلب را بخوبی در حق آبادانی ها به جا آورند و چه خوب شناسنامه ای برای آبادانی ها معرفی نمودند.
  6. در همین هفته نامه موصوف، یک صفحه تمام راجع به عینک ریبون نوشته شد. در صورتیکه پرداختن به آن  دردی از جامعه هدف هفته نامه را دوا  نمی کرد.
  7. ... دیگه بس است ؛ اگر بخواهیم بنویسیم مثنوی هفتادمن کاغذ خواهد شد. لذا توصیه می کنم به خود اجازه ندهیم اینگونه خود را به تمسخر بگیریم و آبادان را با  ابو ، اسو، قلیه و ماهی صبور تعریف نکنیم.

والسلام

چشم خردلی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۰۶
چشم خردلی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی